کامپیوتر یا رایانه یا رایانگر؟
دوشنبه, ۷ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۰۲ ب.ظ
زمانی (به ویژه در دهههای ١٣۴٠ و ١٣۵٠ خورشیدی) به این دستگاه «مغز
الکترونیکی» میگفتند که میدانیم «برابر» نیست بلکه تعریف یا توصیفی با
برداشتها و تصورهای همان زمان است. سپس مدتی به آنها «ماشینهای محاسب» یا
«حسابگر» میگفتند. از پایان دههی ١٣۶٠ واژهی «کامپیوتر» رواج یافت.
گرچه در همان زمان «رایانه» ساخته شده بود اما کمتر در میان دانشگاهیان و
کارشناسان رواج یافته بود چه برسد به میان مردم که هنوز با این دستگاه
سروکار نداشتند. این برابر پیشنهادی – که فرهنگستان زبان فارسی هم آن را
تصویب کرد – نام ابزار از فعل «رایانیدن» است. این فعل در پارسی میانه
(پهلوی) به معنای «اداره کردن و نظم دادن» است و بر پایهی برابر computer
در فرانسهای یعنی ordinateur به معنای «نظمدهنده» ساخته شده است. برخی
میگویند در بیشتر زبانهای دیگر این واژه به همان شکل انگلیسی به کار
میرود چرا در زبان پارسی برایش برابر ساخته شده است؟ اگر این کسان از
پایه با برابرسازی مخالفاند که هیچ؛ اما اگر تنها پرسششان برای این واژه
است، باید گفت که مشکل کاربرد این واژه به شکلی اصلی، مشتقهای آن است:
برای نمونه، صفت computerized به صورت فرانسهای «کامپیوتریزه» (!) یا حتا
با همان تلفظ انگلیسی بیان میشود و computation هم «محاسبات» ترجمه
میشود. این یعنی آشفتگی در زبان.
گرچه در سالهای اخیر در
رسانهها سعی بر گسترش واژهی «رایانه» میشود اما به نظر ما این برابر
نخست، دقت کافی ندارد و دوم آن که ساخت همهی مشتقهای واژهی اصلی با آن
آسان نیست. در ستونهای گذشته گفتهایم در ساخت برابر، هم باید حالت دستوری
واژهی اصلی را رعایت کرد و هم توانایی صرفپذیری برابر پیشنهادی را سنجید
و کوشید این برابر تواناییِ ساختن همهی مشتقهای واژهی اصلی را داشته
باشد.
میدانیم نام ابزار با افزودن پسوند «ـه» به بن٢ یا حال
(مضارع) فعل ساخته میشود، مانند «ماله» (نام ابزار از «مالیدن») اما نام
فاعل با افزودن «گر» (مانند «برزگر» از «برزیدن»). در سالهای آغازین دههی
١٣٧٠ خورشیدی دکتر میرشمسالدین ادیب سلطانی «رایانگر» را پیشنهاد داد که
به نظر ما بهتر است زیرا هم مانند computer صفت فاعلی و بیانگر پیوستگی کار
است و هم توانایی صرف بهتری دارد (رایانگراندن، رایانگرانده، رایانش، و
...).
یوسف امیری
۹۴/۱۰/۰۷
به دید من رایانگر و برگرفته های آن دراز و برای واگویی دشوار است ، پیشنهاد من :
راستن ، راییدن ، رایاندن ( واژه های شناخته شده با راستن در پارسی : آراستن ، پیراستن ، ویراستن ، اَفراستن که اَفراشتن نوشته و گفته میشود)
برگرفته ها یا ریشه وند سازی :
ریشه : رای : رایه ، رایا ، رایو ، رایَن رایان، رایند ، راینده ، رایک ، رایاک ، رایال ، رایمان ، رایگار ،
رایجه ( مانند شکنجه ) ، رایش ، رایشمند ، رایشگر ( برای کامپیوتر بهتر و خوش آهنگ تر است)،
رایشور ، رایشگاه ، رایشکده
ریشه بن گذشته : راست : راسته ، راستار ، راستمان ، راستگر ، راستگاه