معیار «مانوس بودن» برابرهای پارسی چه قدر واقع بینانه است؟
جمعه, ۲۵ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۴۴ ق.ظ
گاهی واکنش برخی به برابرهای پارسی واژه های فنی، توجهم را به نادیده گرفته شدن اصل مهمی در واژه سازی فنی یعنی اصل دقت علمی و کاربردی جلب می کند.
درست است که نباید برابرهای عجیب و غریب ساخت، اما معنای
«مانوس» بودن واژه های جدید چیست؟ مانوس برای چه کسی؟ برای کودک دبستانی؟
برای بقال محله؟ برای کسی که هرگز کتاب نخوانده؟ تاکید بر «مانوس» بودن همه
برابرهای پیشنهادی یعنی فروکاستن مجموعه واژه های فنی/علمی به فصل مشترک
چند ده میلیون نفر که مسلماً افراد بیسواد را هم شامل می شود. با این
زیرمجموعه بسیار محدود از واژگان چگونه می توان دانش های گسترده امروزی
را آموخت؟ دانش مجموعه ای از مفهوم هاست و هر مفهومی با واژه خاص و
جداگانه ای بیان می شود تا تفاوت های علمی، معنایی و کاربردی آن مفهوم ها
روشن شود. در انگلیسی هرگز چنین «اصل» ناعلمی و بی معنایی بر واژه های فنی
تحمیل نمی شود و برای مفهوم های جدید هر واژه ای که لازم باشد، ساخته می
شود و مردم عادی و حرفه ورزان هم همان را به کار می برند؛ زیرا این اصل را
دریافته اند که هر واژه تخصصی کاربرد و معنای خودش را دارد.
از
دید زبان شناسیک (به ویژه در نوشتن گنز/thesaurus زبان ها) واژه ها را به
خوشه های معنایی گوناگونی دسته بندی می کنند. چنین می نمایند که برخی
ایرانیان از هر خوشه معنایی تنها به یکی، دو واژه بسنده می کنند. تصور کنید
در جمله ای انگلیسی چند واژه تخصصی به کار رفته باشد که برای «مانوس»
بودن، برابرهای پارسی یکسان برای شان گذاشته ایم. برای نمونه چون می خواهند
برای ad-hoc برابر «مانوس» بسازند، آن را «موردی» ترجمه می کنند؛ case را
هم می گویند «مورد». حال برای ad-hoc case چه باید گفت؟!
۹۵/۰۴/۲۵