یکی از شناسه های توانمند بودن یک زبان، توانایی دستگاه واژه سازی آنست. زبان پارسی به عنوان یکی از زبان های آریایی با دردست داشتن گنجینه ای از وندها توانایی شگفت و شگرفی در این زمینه دارد. کم تر مفهومی را می توان یافت که نتوان ان را در کالبد واژگانی پارسی گنجاند. البته ناگفته پیداست که این توانایی تنها و تنها در قالب یک پروژه ی دانشی و سنجیده می تواند به نمود درآید یعنی همان چیزی که امروز در فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک دکتر محمد حیدری ملایری بینای آن هستیم. در ادامه به بررسی برخی از وندهای به کاررفته در این فرهنگ خواهیم پرداخت:
" این پیوست به مرور زمان روزآمد می شود."
- پسوند : er
هم ارز پارسی : -گر، -گار، -کار، -آر، -نده
معنی:
نمونه های کاربرد: آپارگر
- پیشوند : trans
هم ارز پارسی : ترا-
معنی: پیشوندی است به معنایِ "در سراسر، فراتر از ، از میان"
نمونه های کاربرد: ترابری، ترادیسی،تراروی و ...
- پیشوند : inter
هم ارز پارسی : اندر-
معنی: پیشوندی است به معنایِ "درون، میان، دو به دو، دوسویه"
نمونه های کاربرد: اندرزنش، اندراختری و ...
- پیشوند :
pre
هم ارز پارسی : پیش-
معنی: پیشوندی است به معنایِ "پیش، پیش از"
نمونه های کاربرد: پیش-ستارهای، پیشزیستی، پیش-پاشش و ...
- پیشوند : peri
هم ارز پارسی : پیرا-
معنی: پیشوندی است به معنایِ "در پیرامون"
نمونه های کاربرد: پیراکهکشانی، پیرازم، پیراهور، پیرامون و ...
- پیشوند : poly
هم ارز پارسی : چند- ، بُل-
معنی: پیشوندی است به معنایِ "چند، چندین، بسیار"
نمونه های کاربرد: بُل-نامین، چندبر، بُلفام، گاز ِ بُلگشتی و ...