برای دیدن فرتور در اندازه ی بزرگ بر روی آن کلیک کنید.
روشنگری ی دانشی و ریشه شناختی درباره ی «رایانگر»، برابر ِ فارسی ی ِ «کامپیوتر»
سرنام یکی از گونه های کوته نوشت است که از به هم پیوستن وات (letter) های آغازین واژه ها پدید می آید. خوشبختانه در چند دهه ی گذشته بهره گیری از این ابزار کارآمد زبانیک، با رویکرد خوبی از سوی زبانشناسان و مردم روبه رو بوده است. چنان که امروزه سد (صد) ها سرنام در گفتار روزانه ی مردم و رسانه ها به کار می رود. شَما (شیر مدرسه ی ایران)، هُما (هواپیمایی ملی ایران)، مپنا (مدیریت پروژه های نیروگاهی ایران)، هسا (هواپیماسازی ایران)، سمپاد (سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان) و بسیاری دیگر، نمونه هایی از این دست هستند.
پیشنهاد ما (#)
پیشنهاد ما کاربرد سرنام فَراوا به جای وتپار (عبارت) طولانی فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک است. البته این تنها یک پیشنهاد است که پذیرش آن به دیدگاه دکتر محمد حیدری ملایری و دیگر دوستان اندرستمند (علاقه مند) به کار ایشان بستگی دارد. چشم به راه دیدگاه های شما هستیم.
پی نوشت : این پیشنهاد از سوی دکتر حیدری ملایری پذیرفته شده است. زین پس رسانه ی پارسی زبان دکتر محمد حیدری ملایری و برگه ی فیس بوک ایشان ( به گنارگری مهران سالاری ) این سرنام را به کار خواهند گرفت.
پی نوشت : فرهنگستان زبان فارسی در دفتر واژگان برنهاده (مصوب) خود برای interference واژه ی عربی تداخل را پیشنهاد نموده است.
پتانسیل به چِمار (معنا) داشتن گنجایش برای پیشرفت در چیزی در آینده است. از این رو در فارسی آن را عامل بالقوه، بالقوه، ذخیره اى، پنهانى، داراى استعداد نهانى، پتانسیل و ... ترجمه می کنند. جستجو در فرهنگ های فارسی ما را به برآیه (نتیجه) های زیر می رساند.
(پُ یِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - ظرفیت انجام کار، توانایی برای کار. 2 - کاری که میدان گرانسی یا میدان الکتروستاتیکی ، با علامت مخالف ،انجام می دهد تا واحد جرم یا واحد بار الکتریکی مثبت از نقطة مرجع تا نقطة مورد نظر جابه جا شود. (فره ).
فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک دکتر محمد حیدری ملاریری با آتانش (توجه) به ویژگی های یادشده واژه ی تَوَند را در برابر پتانسیل در پیش می نهد.
ساخت شناسی واژه ی توند (#)
توند از تَو + وَند. تَو/ Tav ستاک « توان » است. ورتاهای دیگری از تَو را در برخی گویش های ایرانی می توان دید. هم چون تاو، تاب و دیگران. وَند نیز پسوند سازنده ی صفت به چِمار (معنا) « دارندگی، همانندی و باز آنش » است.