یادداشت
يكشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۱ ب.ظ
زبانهای اروپایی از دو چشمه آب میخورند، یونانی و لاتین. در یونانی فوسیس (فیزیک) به چمار طبیعی است. در لاتین ناتورا این چمار را دارد. فیزیک و nature در زبانهای اروپایی دو چمارِ جدا گرفته اند و آنها را نمیتوان با هم آلِشید (عوض کرد). زاستار در برابرِ nature گذشته شده است نه در برابر فیزیک. نباید زاستار را برای فیزیک به کار برد. درآمیختنِ آنها آشفتگی و نا پرسونی به بر میآورد. راهِ حل این است که یا فیزیک را میپذیریم یا برای آن برابرِ دیگری در فارسی مییابیم.
دکتر حیدری ملایری
۹۴/۰۸/۱۷
فیزیک جلوه و نمودی از طبیعت یا آفریدار است . واژه گیتیک در فرهنگ واژه یاب آورده اشده که با شناختار ( تعریف ) بالا پرسون و ژرفا نیست . برای نمونه نیروی جاذبه یا فروکشند نمودی از کارکرد و کردار زاستار یا طبیعت است نه خود آن . در زبان عربی واژه جعل ( نَفرینش نه به مینه نفرین و لعنت بَسکه/بلکه با پیشون " ن" به سوی پایین ) در برابر خلق و آفرینش گُذاشته میشود. باید کند و کاوید و پژوهید چون جویندگان یابندگان اند .