پارسی زبانی کارامد در گستره ی دانش و فن/چگونه؟
تنها با به کارگیری همگی این ابزارها (گنجینهی زبانهای مادر پارسی و
گویشها)در طرحی سراسری است که پارسی
میتواند زبان دانشی/فنی توانمند و کارایى داشته باشد. چسبیدن تنها به
پارسی نوین و خودداری از به کارگیری گنجینهی زبانهای مادر پارسی و
گویشهایش، آن سان که روش سنتگرایان و محافظهکاران است، سخت نابسنده و
ناکارآمد مینماید، و بنابراین بخت کمی برای کامیابی دارد.
مدرک آشکار این ادعا نیز وضعیت نامطلوب کنونی اصطلاحشناسی پارسی در
رویارویی با شمار روزافزون اصطلاحهای بیگانه و نیز نبود هیچ گونه پروژهی
کارایی برای حل این مسئلههاست. در واقع، محدود بودن به پارسی ادبی مترادف
است با رضایت دادن به مجموعهی به نسبت کمشماری از واژهها و تکرار بیش از
حد ترکیبهای میان آنها. این همچنین به معنای محروم ساختن حود از داشتن
راژمان (سیستم) گستردهای از وندهایی ست که زبان پویا و دقیق علمی به آنها
نیاز دارد.
این رویکرد سنت گرایان، که بر پایهی محکم زبانیک استوار نیست، بیشتر
انگیزهی ایدئولوژیک دارد، و نیز از نشناختن پیشینهی زبان پارسی و ناآگاهی
از توانمندیهای چشم ناپوشیدنی زبانهای پارسی میانه، پارسی باستان، و
اوستایی برمیخیزد.
این رویکرد را میتوان به «شکسته بندزنی» و «خردهکاری» همانند کرد، حال
آنکه برای پدید آوردن راژمان اصطلاحشناسی توانمند به آفرینش و بازسازی
بنیادین نیاز است. همچنین گفتنی است که اساسیترین پیشرفتها در
اصطلاحشناسی علمی زبان پارسی در چند دههی گذشته زاییدهی باز به کارگرفتن
یا زنده کردن دیسهها و وندها از زبانهای مادر پارسی کنونی بوده است.
روشنتر گفته باشیم، ما بر این باوریم که روش سنتی توانایی لازم را برای
برآوردن نیازهای روزافزون اصطلاحشناسی در دانش، فلسفه، و فن ندارد. تنها
با یاری گرفتن از زبانهای مادر پارسی و امکانهایی که گویشها فرا مینهند
است که میتوان راژمان واژگانی دقیق و پویا پدید آورد.
پی نوشت : گزاره ی 5-1 از پیشگفتار فرهنگ ریشه شناختی دکتر محمد حیدری ملایری