تَرم به جای تِرم
حیدریملایری- اگر بخواهیم تعریف کوتاهی از «اصطلاحشناسی» به دست بدهیم میتوانیم بگوییم: «نامگذاری آگاهانهی چیزها و مفهومها در دانش، فن یا هنری خاص.» با این تعریف میبینیم که اصطلاحشناسی برای همگان نیست، بلکه برای گروهی در محدودهی کاری یا فکری ویژهای است. البته همگان میتوانند با دستیابی به قابلیتهای لازم جزو آن گروه شوند.
پیش از آنکه مطلب را بشکافیم، اشارهی مختصری دربارهی واژهی «اصطلاحشناسی» لازم است. در زبانهای اروپایی به آن terminology میگویند، ساخته شده از term و –logy (-شناسی). term یعنی «واژهای که معنایش محدود یا معین است.» در واقع معنای بنیادی این واژه «حدّ، مرز، حدّ زمانی، موعد» است. در ذهن اروپایی «ترم» با «تعیینکردن» همراه میشود؛ چون «تعیینکردن» هم از همین واژه ساخته شده است: determine در اصل به معنای «تعیینکردن حدّ، مرزنهادن» است.
واژهی عربی «اصطلاح» که در زبان پارسی به کار میرود در اصل به معنای «با هم صلحکردن» است و آن ظرفیتهای معنایی ترمینولوژی را ندارد. به طور کلی، «اصطلاح» معادل بهتری است برای idiom یا locution. به همین سبب در فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، واژهی پارسی «تَرم» (tarm) پیشنهاد شده که همریشه است با term و در تارم (طارم) هم دیده میشود که معنای اصلی آن «حد، مرز، دیواره؛ چوبی که مرز (میان زمینها) را نشان میدهد؛ چوب، چوبدست» است. این را هم بیفزاییم که واژهی terminologie را نخستین بار ریاضیدان و فیلسوف یَسوعی فرانسوی «ایو ماری آندره» (Yves Marie André) در سالهای پیش از ١٧۶۴ م. / ١١۴٣ خ. (دوران کریمخان زند)، ساخت. جالب است بدانید که این واژه دورگه است یعنی بخش نخست آن لاتین است و بخش دوم آن یونانی.