این صفحه برای پاسخ به دیدگاه های کاربران راه اندازی شده است.
پرسش یکی از مخاطبان بلوگ :
اگر ممکن است از آقای دکتر بپرسید به جای gravastar چه واژه ای پیشنهاد می دهند؟
پاسخ دکتر حیدری ملایری :
من این ترم را در فرهنگ ندرآیانده ام چون بگرت gravastar پذیرفته ی اخترفیزیکدانان نیست و نکته های اوبازناک درباره ی آن بسیارند ؛
به احتمال درست نیست و باید آن را کنار گذاشت .
به هر روی، این ترم کوتاهشده ی
GRAvitational VAcuum STAR
است .
به فارسی : اخترِ تهیگیِ گرانشی
= گرانش -تهیگی -اختر
= گرتاختر
= gertâxtar
متن دیدگاه :
راجع به کتاب
فرهنگ دکتر حیدری ملایری سوال داشتم .ایا این کتاب فرهنگنامه است یا واژه
نامه ؟ و یا صرفا حاوی بررسی اتیمولوژیک واژه هاست؟ و اینکه این کتاب را از
کجا میشود تهیه کرد ایا در بازار ایران موجود است/؟ با تشکر
پاسخ (مدیر بلوگ ) : کتابی تاکنون چاپ نشده است . تا آن جا که بنده می دانم قرار است فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک ( یا به کوتاهی فراوا ) در آینده ی نزدیک در پاریس به چاپ برسد . ساختار کتاب هم به احتمال بسیار همانند ساختار فراوا خواهد بود . درباره ی دسترس بودن کتاب در ایران هم بدون شک کارهایی انجام خواهد شد . پاسخ کامل تر را در آینده در بلوگ منتشر خواهیم نمود .
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------0----------
استاد لطفا بفرمایید ایا واژه المانی cogito من می اندیشم دکارت ریشه لاتین دارد ومعنی اصلی ان تلنگر زدن وتکان دادن است ؟یا نه.نهایتا این واژه را از از نظر اتیمولوژی بر رسی کنید .با تشکر
پاسخ :
cogito آلمانی نیست لاتین است.
co- پیشوند است و بخشِ دومِ آن از
nescre میاید که با سِنتَن در فارسی همریشه است.
بنگرید به cognition در فرهنگ.
(دکتر حیدری ملایری)
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دیدگاه یک:
با سپاس فراوان از توجه و پاسخگویی شما
پاسخ:
درود بر شما
keep و hold مفهوم های دیگری جز نگهداری را نیز می رسانند. برای نمونه جستجو در فرهنگ های لاتین برای واژه ی hold، ما را به معناهایی چون « شامل، درک، حفظ، گرامی داشتن و دیگرها» می رساند. از این رو باید در گزینش هموگِ پارسی برای آن دقت نمود.
گردآوریِ فهرستی از واژه هایی که در فراوا وجود ندارند می تواند کمک بزرگی به دکتر حیدری ملایری باشد. از این رو سپاس از شما
واژه های درخواستی شما برای استاد ملایری فرستاده می شوند. ایشان نیز می کوشند انک اندک آن ترم ها را در فراوا درآیانند. باز هم سپاس
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دیدگاه یک:
درود .در شیمی:فرایندهای شیمیایی که در آن یک اتم،یون یا گروهی از آن ها جایشان را با دیگری تغییر می دهند exchange می گویند.-ex "برون"،change "دگرش،دگریدن،دگر کردن یا شدن" به هر حال همیشه دگرشدگی به سمت بیرون روی میدهد مثلا در شیمی تا یک برون دگرش رخ ندهد جای اتم ها یا ذره ها عوض نمی شود.در بازرگانی هم چنین است تا برون دگرشی روی ندهد عمل جابجایی پول یا کلا رخ نمی دهد.پس بهتر نیست بجای ترم گهولش که بسیار سنگین و دور از ذهن است و شناس بسیار کمی برای پذیرش از سوی مردم را دارد مثلا از "برون دگرش" یا "دگرجایی" یا "جابجایی" برای exchange بکار گیریم.
در پاسخ به مهراطون ناظمی:
گمان نکنم "برون دگرش" بتواند مفهوم " جابه جایی گروهی از اتم ها یا یون ها" را برساند چراکه این واژه، در نگاه نخستین به معنای دگرشی است که در بیرون از جایی رخ می دهد. نکته ی دیگر آنکه ساخت جداشده های گوناگون از گهولیدن بسیار آسان تر از "برون دگرش" است. از دید گردانشی(صرفی) نیز کاربرد گهولیدن ساده تر و روان تر است(برای نمونه "می گهولد" بسیار آسان تر از "برون دگرش می یابد" یا "برون می دگرد" است).
مهم ترین نکته هم دقت واژه ها در زبان علمی است که از دید دکتر ملایری گهولیدن این کار را بهتر از برون دگرش انجام می دهد.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دیدگاه یک:
درود
پاسخ: دکتر محمد حیدری ملایری در فرهنگ خود به دنبال سره گرایی و سره نویسی نبوده و نخواهد بود چراکه مهم تر از پارسی بودن واژگان، دقت علمی و توانایی ترم ها در بازگویی مفهوم های دانشی است. شاید از دید دکتر حیدری ملایری، کیان دقت و توانایی بسنده برای بازگویی مفهوم center را نداشته است.
دیدگاه دو: با درود به استاد بزرگوار توتم یک واژه ی سرخپوستی است که از مدتی پیش به
انگلیسی راه یافته با کمی دگریستن البته در انگلیسی جا خوش کرده است به
فارسی هم وارد شده است این روزها با تابو هم می توان ایندو را شنید من برای
هیچکدام برابری نمی توانم بسازم و یا بیابم شما برابری دارید که پیش بنهید
؟ با سپاس . دوستدار شما کیخا
پاسخ: پیشنهاد دکتر حیدری ملایری به کاربردن همین دو واژه، یعنی توتم و تابو، می باشد.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دیدگاه یک:
درود:انطور که من از طریق آقای مهران سالاری در برگه ی فیس بوکیشان اطلاع یافتم هنوز دکتر ملایری برابر مناسبی برای telecommunication (مخابرات) که بتواند مفهوم زبان دانشیک در این رشته را بیان کنند نساخته اند.امید است که چنین شود.در ضمن بلوگ فعال باید بتواند به نیاز خوانندگانش به موقع جواب دهد وگرنه خواننده بعد از یکی دوبار سر زدن نا امید شده و برای همیشه با آن بلوگ خداحافظی می کند.و این از نظر رنکینگ برای موتورهای جستجو مهم است.با سپاس
پاسخ:
با درود
دکتر حیدری ملایری در پاسخ به درخواست این جانب( هم ارز پارسی برای واژه های communication و telecommunication) تنها برابر communication را فرستادند که این بدین معناست که ایشان هنوز سرگرم ساختن برابر پارسی برای ترم telecommunication هستند. ارائه ی همدارگندن به جای telecommunication یا مخابرات لغزشی از سوی من بود که همین جا از تمامی دوستان پوزش می خواهم.
درباره ی بروز بودن بلوگ و پاسخدهی به مخاطبان هم پیشتر گفته ام که تا یک ماه دیگر درگیر آزمون های پایان ترم هستم و بیش از این امکان پاسخگویی ندارم. با پوزش
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دیدگاه یک:
مهندس گرامی آقای ذوالفقاری،ترم exchange که در متن های دانشی ما فسوسانه برابر عربی برایش گزیده شده است(تبادل) استاد انرا گهولش یا گهولیدن گذاشته اند و من چیزی دستگیر نشدم از این گزینش استاد.این دومین درخواست من درباره ی واژه است.
پاسخ از آقای مهران سالاری:
به گمانم پاسخِ آقای ناظمی روشن است.
دیدگاه دو:
با سلام. لطفا بفرمایید مقاله هنر واژه سازی علمی در زبان فارسی از استاد حیدری ملایری تاریخ چاپ و منبع آن چه کتاب یا مجله ای است .برای ارجاع دهی آن در مقاله خودم نیازمند منبع و تاریخ این مقاله هستم.با تشکر
پاسخ:
مقاله هنر واژه سازی علمی در زبان فارسی از استاد
حیدری ملایری بخشی از پیش گفتار " فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی" دکتر محمد حیدری ملایری می باشد.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دیدگاه یک :
درود
پاسخ : پرسش شما برای دکتر حیدری ملایری فرستاده شده است. به زودی نوشتاری در همین زمینه بر روی بلوگ قرار خواهد گرفت.
دیدگاه دو :
درود به مهندس ذوالفقاری . در مورد هرمنوتیک و یا تاویل به نگاه این کمینه همین واخنیدن را می شود به کار برد . زیرا تاویل به معنی به اول بردن است و هرمنوتیک هم که نام هرمس را در خود دارد شاید بشود همین واخنیدن را برای هرمنوتیک به کار ببریم . و اگر بنیاد بر گرایش استاد اینکار را نکنیم باید همین اکنون برای تاویل واژه ای بیابیم که از واخنیدن جداستان باشد.
پاسخ : از آنجایی که در زبان دانشی می بایست برای هر مفهوم واژه ای ویژه داشته باشیم چنین کاربردی، دست کم در نوشتارهای علمی، درست و دقیق نمی نماید، چراکه دانش نیازمند زبانی دقیق است. زبانی که اندرزنش(تداخل)های معنایی واژگان در آن اندک و ناچیز باشد و هر واژه یک مفهوم ویژه را برساند.
دیدگاه سوم :
با درود
پاسخ : پاسخ شما بزودی برروی بلوگ قرار خواهد گرفت.
دیدگاه چهارم :
درود
مهراز ذولفقاری گرامی برخی از واژه ها به راستی نیاز به موشکافی و آنالس بسنده دارند مانند نامان که استاد برای مخرج کسر برگزیدند همچنین است گنارش برای مدیریت،فراشان برای پروژه.به روشنی آشکار است که اگر بیان این واژه ها بدون واکاوی باشد اراده ای برای کسانیکه دلباخته و آشق زبان پارسی هستند نمی ماند و خیلی زود دلسردی و پراکندگی بر اردوگاه دلباختگان به زبان گرانمایه پارسی رخنه خواهد کرد و کار به بیکارگی می گراید.اگر استاد ملایری این دانشنامه را به زبان فارسی روی رایاتار گذاشته بودند دلگرمی بیشتری پدیدار می گشت.با سپاس
پاسخ : پاسخ دکتر محمد حیدری ملایری در پیشگفتار فرهنگ اخترشناسی و اخترفیزیک:
صورت کنونی این فرهنگ به چند دلیل به زبان انگلیسی است. بسیاری کسان که به پارسی سخن نمیگویند میتوانند به ازدایش (اطلاع)های اخترشناختی موجود در آن دسترسی داشته باشند. در واقع تصمیم به نوشتن به انگلیسی نتیجهی بحثهایی است که نویسنده با همکاران اخترشناسش در نپاهشگاه (رصدخانه) پاریس داشته است. از سوی دیگر، دادههای ریشهشناختی موجود در این اثر نیز میتوانند برای زبانشناسان پیشهکار و دوستکاری که با پارسی آشنا نیستند مفید باشند. به هر حال، نویسنده شادمان است که دلبستگیاش را به اخترشناسی و ریشهشناسی با خوانندگان بیشتری به اشتراک بگذارد و بتواند همانندیهای گوناگون زبان پارسی را با زبانهای انگلیسی، فرانسه، و دیگر زبانهای باختری نشان دهد.
سپاسگزارم.درباره خود زبان لاتین توضیح دهید.گویشوران،پیشینه،کشور و.....